امیرحسین پورجوهری، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی

علیرضا محمودی، دانشجوی دکترای شهرسازی

مقدمه

طي چند دهة اخير، شهر تهران با افزايش چشمگير جمعيت رو به ‌رو بوده اسـت. ايـن افـزايش شهرنشـيني و در پـي آن اسـتفاده از زمین‌بر سكونتگاه هاي شهري بدون در نظر گرفتن توان ‌های محيطي، پيامـدهاي ناگوار و تخريب محیط ‌زیست در تهران را به دنبال داشـته و تعـادل بـين شهر و محیط ‌زیست را مختل نموده است.
رود دره هاي شهري به‌ عنوان يكي از عناصر ساختار اكولوژيكي شهرها می‌توانند نقش مؤثري در ايجـاد تعادل بين فضاي انسان‌ ساخت شهر و طبيعت ايفا نماينـد، امـا اسـتفاده گسترده سبب شده تا فشاري بيش از توان محيط به طبيعت وارد شود و شاهد از بين رفتن عناصـر طبيعـت ماننـد درختـان و پوشـش گيـاهي و همچنين آلودگي آب باشيم. لذا ايجـاد و افـزايش مکان‌های تفريحـي، برنامه‌ریزی محیط ‌های طبيعي در راستاي حفظ و احياء اکوسیستم‌ های طبيعي و بهره ‌برداری بهينه از آن‌ها، کاملاً ضروري به نظر می‌رسد. پژوهش پیش رو به بررسي فضاهای پنهان شهری، مسیل‌ ها ( رود دره ‌ها) در شهر تهران پرداخته اسـت. رود دره ‌ها به‌عنوان يكـي از مؤلفه ‌های طبيعـي در افزايش شادابي و سرزندگي فضـاهاي شـهري نقـش مـؤثري دارند. امروزه اهميت رود دره ‌ها با توجه به افـزايش آلـودگي شهرهاي بزرگ و همچنين كاهش فضاهاي تفريحي بـيش از هر زمان ديگري احساس می‌شود و نحـوة سـاماندهي آن ‌ها، چالشي براي مديران، طراحان شهری و شهروندان به شمار می‌ رود.

رود دره ‌ها علاوه بر ايجاد فرصت ‌های تفريحي و اقتصـادي در شهر، مديريت شهري را در رسیدن به اهداف متنوعي ماننـد افزايش تفرجگاه‌ ها، محوطه‌ های ورزشـي و همچنـين ايجـاد امنيت بيشتر در فضاهاي غیرقابل‌دفاع نزديك می‌کند. در شهر تهران هفت رود دره ماننـد دارآبـاد، گلابـدره، دربنـد، ولنجك و دركه، کن و گرمدره وجود دارد. اين رود دره‌ها علاوه بر اينكه نقشي سازنده در افزايش كيفيـت فضـايي و ارتقـاي كيفيـت زندگي شهروندان ندارند بلكه به دلايـل متعـدد سـبب بـروز مشكلات و نابسامانی ‌هایی نيز شده‌اند. اين رود دره‌ها با تبديل به کانال‌ها و بسترهاي سيماني نه‌تنها به فاضـلاب رودهـاي بزرگ شهري تبدیل‌شده ‌اند بلكه قدرت جذب آب را از دست‌داده و خطر وقوع سيل و اثرات ناشـي از آن را نيـز افـزايش داده ‌اند. ساخت ‌وسازها و تملك¬هاي غیرمجاز از یک ‌سو و آلودگی‌ های زیست‌ محیطی از سوی دیگر، مرگ تـدريجي ايـن عناصر باارزش طبيعـي را بـه ارمغـان آورده اسـت.
احـداث ساختمان‌ ها، پل‌ ها و کانال ‌های هدايت آب، ماهيـت طبيعـي دره‌ها را به‌کلی دستخوش تغييـر و دگرگـوني سـاخته و در نهایت آن‌ ها را به‌صورت فضاهاي متروك و غیرقابل اسـتفاده درآورده است كه به‌ جای ارائه خدمات، به نارسائی‌ هایی در اداره امور توسعه شهري تبدیل‌شده ‌اند. اين تغيير كـاربري و تبديل مسيرهاي طبيعي رودهـا بـه مسـيرهـاي مصـنوعي و سيماني و همچنين رعايـت نكـردن محدوده رودهـا باعـث افزايش آسیب‌پذیری اين محدوده ‌ها شده و در صـورت بـروز سیلاب ‌های با دوره بازگشت طولاني، درنتیجه نفوذ ناپذیر کردن مسير، با حوادثي نظير سيل سال 98 شیراز مواجـه خـواهيم بـود. درحالی‌که اسـتفاده بهينـه از ايـن مواهـب طبيعـي و مرتبط ساختن فضاهاي درون‌ شهری بـه فضـاهاي طبيعـي موجــود، ضمــن تأميــن نيازهـاي انســاني، دوام و بقاء محیط ‌زیست طبيعي را تضمين نموده و پايداري محيط را به دنبال خواهد داشـت . پيشـينه معاصـر مطالعـه موضـوع احيــاي رود دره‌ها را می‌توان به‌طور خلاصــه در آثار پژوهشگران زير مشاهده نمود:
محمدرضا بمانيان (1387) در مقاله اي با عنوان “برنامه‌ریزی احياي محيط رود دره‌های شهر تهران، نمونه موردي رود درة ولنجـك”، بـه ايـن نتيجـه رسيده است كه ضابطه‌ مند نمودن ساخت‌ و ساز، حفاظت از ديدها و منظرهای باز و منظرسازی‌ های متعدد و تبديل آن به مكاني مناسب براي مراسم ‌های مختلف و … می‌تواند در احيـاي رود درة ولنجك مؤثر واقع شود.

مهـرداد كريمـي (1392)در تحقيقي با عنـوان “تـوان رود دره‌ها در توسـعه شـهر نمونه موردي رود درة فرحزاد” به اين نتيجه رسيده است كه در بسـياري از مناطق شهر امكان اصلاح سـاختار بـراي ايجـاد پيـاده راه وجود ندارد.
ادمونتـون(2012)در”طرح توسعه رود درة ساسكاچوان” چشم‌اندازی به شرح ذیل بـراي ايـن رود دره ارائه مي كند: ايجاد پارک ‌های بزرگ تفـريح و سرگرمی، ساخت مناطق مسكوني در قسمتي از اين رود دره و كنتــرل رود دره توســط يــك مــديريت جــامع.
Rick (2014) brazellدر تحقيقي به توان‌بخشی رود درة سـرخ در منطقه نیز پرسه در ايالت آیداهو مي پردازد و به اين نتيجه می ‌رسد كه براي توان‌ بخشی رود دره بايـد كيفيـت آب را بهبود بخشيد و محيطي مناسب براي زيستگاه ماهی ‌ها بـه وجود آورند.
Joshua Wiseو همكاران (2014) در كتاب “راهنماي روش ‌های خـوب بـراي برنامه ‌ریزی سیستم ‌های طبيعـي”، راه و روش‌هایی بـراي لـذت بـردن از رود دره‌ها، حیات ‌وحش رود دره ‌ها و همچنـين سیاست ‌هایی را بـراي شهرداری ‌ها ارائه می ‌دهد.

رود دره

دره ‌های كوهستاني و کوهپایه‌ ای كريـدورهاي حيـاتي آب می‌باشند. دره ‌ها به دليل داشتن اقلیم ‌های فرعي شـرايط بسيار مساعدتري از محيط پيرامون خود دارند و از ديربـاز مکان‌ های مناسب براي اسكان و بهره ‌برداری بشـر بوده‌اند.پوشش گياهي خاص دره‌ها، زيستگاه حیات‌ وحش، منابع آب ‌وخاک، همراه با امنيت نسبي، دره ها را مکانی مناسب بـراي محــل شکل‌گیری، مراكــز اســتقرار و توســعه جوامــع در کوهستان ‌های فلات ايران كرده است. دره ‌ها علاوه بر مبـادي جريـان آب، كريـدورهاي جريـان هـوا نيـز می‌باشند. ايـن كريدورها شریان‌های حياتي براي تـأمين منـابع و همچنـين كريدور ارتباط و جريان مـواد، انـرژي، دسترسـي، سـرمايه و کاربری از بالادست به پایین ‌دست و بـالعكس می‌ باشند.عوامل طبيعي، ارتفاع و شيب و جهت به دليل شكل خاص و مورفولوژي كوهستان باعث ايجاد دما، رطوبت، باد و بارندگي متفـاوت در ارتفـاع می‌شود و همـين مسئـله ويژگــي هـاي بوم‌ شناختی و پوشش گياهي متفاوت را موجب شده و باعـث ايجاد اقليم فرعي در ارتفاعات مي گردد.

رود دره‌ها؛ عنصر طبيعي شهرها

بين عناصر شهري طبيعي، رود دره ها جايگاه مشخـص و قابل‌اعتنایی دارند، چراکه رود دره هـا و باغ هاي محيط پيرامـوني آن‌ها يكي از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهی مورفولوژي و استخوان‌بندی اصلي شهر و عامل دوام و پايداري اكولوژي شهري هستند. درواقع يكي از بارزترين مؤلفه هاي طبيـعي كه همواره در برنامه‌ریزی شهري مؤثر بوده‌اند، رود دره‌ها هسـتند . وجــود دره‌های سرسبز، آب‌های جاري، كريدورهاي هواي خنك كوهستاني و مــناظر و چشم‌اندازهای بديع و ديــگر موهبت‌های طبيعي جايگاه جذاب و هويت بخشي را در اختيار توسعه شهر قرار داده است و اين دره‌ها همواره يكي از مهم‌ترین عناصر پيوند انسان، شهر و طبيعت در دامنه جنوبي البرز بوده‌اند اين منابع ارزشمند داراي ويژگي كاملاً متمايز از ساير منابع طبيعي شهرها هستند.گسترش و نفوذ رود دره‌های شهري در ميان بافت‌های شهري و درنتیجه دسترسی‌پذیری بالاي آن‌ها ازجمله خصوصيات مهم اين عنصر طبيعي شهري می‌باشد. اين ويژگي، برخلاف خصوصيات عناصر محيطي ديگر چون کوه‌ها، باغ‌ها، مرتع‌ها و جنگل‌ها می‌باشد كه به دلايل روشن از دسترس بسياري از شهروندان به دور هستند. به همين دليل اهميت اين دره‌ها ديگر تنها در ارزش‌های طبيعي و محيطي آن‌ها نهفته نيست، بلكه باگذشت زمان هر يــك از آن‌ها به سرمایه‌ای تاريخــي، فرهنگــي و زیست‌محیطی براي شهر تبدیل‌شده‌اند حال‌آنکه در ساختار شهري و مديريتي شهر مورد بی‌مهری و فراموشي قرارگرفته‌اند. تركيب عناصر طبيعي آب، خاك، صخره‌ها و گياهان با يكديگر و به اشكال گوناگون دررود دره‌ها به‌ویژه دررود دره‌های شهر تهران جلوه‌های طبيعــت بكر را يــادآوري و آرامش خاصي به انســان می‌بخشد (2) متأسفانه در دهه‌های گذشته انسان بدون توجه به حفظ و نگهداري اکوسیستم‌های طبيعي و ارزيابي توان زیست‌محیطی منطقـه با فشار بيــش از توان محيط، به تخريــب محيط طبيعي پرداخته و ادامه تداوم حيات طبيعي را با مشكل مواجه ساخته است (2) توجه به اين مهم و ضرورت نگهداري از اين عنصر طبيعي شهري سبب شده است كه در مباني توسعه شهر تهران، استفاده از رود دره‌های شمالي – جنوبي شهر به‌منظور تمرکززدایی از مركز و تراكم عملكردهاي غیرمسکونی در پهنه محورهاي پيوسته شمالي – جنوبي مدنظر قرار گیرد. همچنين تعديل فرآيند قطبي شدن شمال – جنوب تهران با توزيع و استقرار عملكردهاي عمومي در حاشيه رود دره‌ها و تجهيز مراكز شهري در مقياسی متفاوت و پراکنش آن‌ها در اطراف رود دره‌ها ازجمله اصول اساسي توسعه شهر تهران شناخته‌شده است (2)

محدوده‌ی موردمطالعه

ارتفاعات شمال تهران ازجمله مهم‌ترین تفرجگاه‌های شهر تهران بـه شـمار مـي آينـد و شـهروندان بسـيار از آن‌ها استقبال می‌کنند. در شـمال شـهر، رودخانه‌های متعـددي جريان دارد كه در قديم باعث ايجاد باغ در روستاهاي ييلاقي مانند دارآباد دربند، دركه، شاه‌آباد، اوين، سولقان و … در كنار خود شده و پس از سيراب نمودن آن‌ها وارد دشت تهران شده و در مناطقي مانند قلهك، ونك و كن براي آبياري مزارع و باغ‌ها استفاده مي شدند. (3) مهم‌ترین رود دره‌های شـهر تهـران از شرق به غرب عبارت‌اند از: دارآباد، گلابـدره، دربنـد، ولنجـك، دركه و كن. موقعيت ویژگی‌های آن‌ها به‌طور خلاصـه در”جدول1″ ارائه‌شده است.

جدول 1: روددره های تهران (نگارنده)

غفلت از رود دره‌ها و تبدیل آن‌ها به یک معضل برای تهران
تهران دارای دره‌هایی است که به‌قدر کافی درروند توسعۀ شهر موردتوجه قرار نگرفته‌اند و حتی در طرح‌های جامع و تفصیلی و طرح‌های موضعی و موضوعی مانند طرح بوستان نهج‌البلاغه به آن‌ها اهمیتی داده نشده است در پژوهش پیش رو سعی بر آن شده است که یک دیدگاه و نظریه‌ای مطرح شود تا بر اساس آن، نوع نگاه مدیریت شهری و تهیه‌کنندگان طرح‌های آتی به رود دره‌ها تغییر کند. ” در ادبیات امروز، دره جایی تهی و خطرناک و البته دارای حریم است که به لحاظ قانونی قابل‌تصرف نیست و به لحاظ ذهنی جایی دورانداختنی و یک نوع زائدۀ شهری است”.(5) درگذشته دره‌های تهران تفرجگاه مردم به‌حساب می‌آمد اما از دوره‌ای با اجرای طرح‌های توسعۀ شهری، پارک سازی در خارج از این اماکن شروع شد و این‌گونه مردم به پارک‌ها هدایت شدند و این عمل باعث شد که ارتباط ارگانیک بین ساکنین شهر و طبیعت از بین برود. از سوی دیگر زمین تبدیل به کالای مصرفی گردید و دره‌ها در ساختار شهر نادیده گرفته شدند که این رویکرد باعث شد مدیریت شهری به دنبال استحصال زمین از این مناطق باشد. با توجه به اتفاقاتی که در دهه‌های اخیر دررود دره‌های تهران افتاده است ، با یک مشکل فرهنگی در میان مدیران شهری و عدم درک و فهم مناسب و مشخص از رود دره در نظام برنامه‌ریزی‌ شهری روبه‌رو گشته‌ایم که رود دره‌ها را فضای غیر کارآمد تلقی کرده و بی‌نیاز از برنامه‌ریزی دانسته درحالی‌که رود دره‌های نیز جزو فضاهای شهری بوده و نیازمند برنامه‌ریزی هستند.رود دره‌ها می‌توانند آب شیرین شهر را تأمین کنند، همچنین به‌عنوان یک کریدور برقرارکنندۀ جریان هوا، در تلطیف محیط طبیعی نقش داشته باشند، فضای سبز و گردشگری شهر را تأمین کنند و درمجموع ارتقاء کیفیت زندگی را به همراه داشته باشند.

تبدیل رود دره‌ها به یک معضل شهری

با یک بررسی اجمالی به این نتیجه می‌رسیم که رود دره‌های تهران طی دو دهۀ اخیر نه‌تنها کارکردهای مذکور را نداشته و نتوانستند به ارتقاء کیفیت زیست شهری منجر شوند بلکه معضلات و مشکلاتی را به وجود آورده‌اند. نحوۀ مدیریت، نوع دیدگاه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها، نابسامانی و مشکلاتی را دررود دره‌ها ایجاد کرده است. برخی از رود دره‌ها به کانال‌هایی با بسترهای سیمانی و بتنی و برخی به رودخانه یا رودهای بزرگ فاضلاب شهری تبدیل‌شده‌اند. رود دره‌های تهران با ایجاد کانال بتنی باعث شده‌اند که تراوش و نفوذ آب از سطح به منابع زیرزمینی کم شده و یا از بین ببرد و درنتیجه سفره‌های آب زیرزمینی را تغذیه نمی کنند و موجبات فرونشت سفره‌های زیر مینی گردیده‌اند . مضاف بر اینکه رود دره‌ها درگذشته قدرت جذب آب داشتند و می‌توانستند بارش‌های شدید باران و سیلاب را مدیریت کنند و به پایین‌دست ببرند امروز وضعیتی پیداکرده‌اند که می‌تواند عامل وقوع سیل و خطرآفرین باشند و آلودگی‌های محیط زیستی فراوانی را هم به وجود آورده‌اند که باید گفت با مرگ تدریجی مواجه هستند. اتفاقاتی که در سالیان اخیر برای ۷ رود درۀ تهران افتاده است یکی از نشانه‌های ناکارآمدی شدید مدیریت شهری است شایان‌ذکر است این نابخردی و ناکارآمدی صرفاً محدود به کلانشهر تهران نمی‌شود و ما رودخانه‌های بزرگ‌تر با دبی بیشتر را در سراسر کشور داریم که مدیریت غلط منجر به نابودی آن‌ها شده است مانند گرگان رود در آق‌قلا که مصب رود بسته‌شده است و یا زرینه‌رود که با دور شدن از سد رودخانه گم می‌شود و تبدیل به زمین‌های زراعی و مسکونی شده است و یا ساخت‌وساز در بستر رودخانه خشک شیراز که فاجعه نوروز 98 را به بار آورد. این سوء مدیریت در شهر تهران نیز به قبل از انقلاب برمی‌گردد، به‌عنوان‌مثال شهرک آتی‌ساز در بستر رودخانۀ درکه ساخته شد و این اقدام به‌صورت کاملاً رسمی صورت گرفت و مسیر رودخانه تغییر کرد و این روند همچنان ادامه پیدا کرد.

عملکرد رود دره برای شهر به‌مثابه یک کولر طبیعی

رود دره‌ها مهم‌ترین عامل تلطیف هوای تهران بودند و به دلیل ویژگی‌های اقلیمی، تفاوت دمای محسوسی را در محیط به وجود می¬آورند و این تفاوت دما جریان باد تولید و مانند یک کولر طبیعی عمل می‌کند. همواره کلونی‌های بزرگ پرندگان با تنوع زیستی را در این رود دره‌ها داشته‌ایم، مطابق مطالعات تقریباً ۱۶۵ نوع پرنده در مخروط افکنۀ تهران رصد شده است که این رقم معادل یک‌سوم کل پرندگان ایران است. دره‌های شمالی شهر تهران به علت اینکه دارای آب دائمی و فصلی هستند رود دره نامیده می-شوند شهر تهران ازنظر رطوبتی و تنوع زیستی، بکرترین منطقه ایران است که ما به بدترین شکل ممکن آن را مدیریت کرده‌ایم تا به این وضعیت اسفناک فعلی برسانیم. و این فاجعه ماحصل عدم درک و فهم مدیران شهری در سنوات گذشته نسبت به زیست‌بوم پیرامون خویش بوده است. و چون زمین را کالا مفروض کرده‌اند رود دره‌ها را محلی جهت استحصال زمین شهری برای گسترش شهر پنداشته‌اند . بر اساس گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس طی دو دهۀ اخیر دو میلیون هکتار از قلمروی منابع طبیعی به‌صورت رسمی تغییر کاربری پیداکرده است. ما بهترین چشم‌اندازهایمان را نابود می‌کنیم و رستوران و دکه در کنار آن ایجاد کرده‌ایم، اگر شهرداری قدرت داشته باشد ساخت‌وسازها را خراب کند و دره‌ها را دره‌های واقعی و طبیعی کند تا تنوع زیستی برگردد آن زمان تهران زیبایی خواهیم داشت. ما ۷ رودخانۀ دائمی داشتیم که همه را از دست دادیم.

تصویر 1: رو دره دارآباد
تصویر 2: ارتفاعات دارآباد سرچشمه رود دارآباد

کاهش بستر رود دره‌های تهران

بر اساس آمارها بستر هفت درۀ تهران درنتیجه تعرض، از 1۹۰۰ هکتار به ۸۰۰ هکتار کاهش‌یافته است.

سیلاب‌های شهری و رود دره‌های تهران

با توسعۀ شهر تهران در دهه ۱۳۴۰ رود دره‌های شمالی – جنوبی که از دامنه‌های البرز در دشت تهران روان بودند در بافت شهری قرار گرفتند. این دره‌ها که هیچ‌گاه پیش‌ازاین به‌صورت سنتی با شهر تهران و ساختار آن پیوندی نداشتند با توسعۀ شهر که هم‌زمان با حاکمیت رویکردهای مدرنیستی و تک‌بعدی به شهر و طبیعت بود، دیگر هرگز فرصتی برای پیوند با تهران را پیدا نکردند. نگاه مهندسی و تک‌بعدی در توسعۀ شهر تهران و در برنامه‌ریزی و مدیریت نحوۀ حضور رود دره‌ها در شهر تهران که با اولین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۷ ‌کلید خورد و با طرح سامان‌دهی آب‌های سطحی تهران در سال ۱۳۵۳ تکمیل شد. پس از انقلاب نیز در حوزۀ دره‌های درون شهر تهران همان رویکرد مهندسی، این پدیده‌ها را به کانال‌هایی برای انتقال آب‌های سطحی و گاهی فاضلاب شهری تقلیل داد و رودها تبدیل به کانال‌های روباز و یا سرپوشیده در بستر بزرگراه‌هایی شدند که برای شهر حیاتی‌تر از دره‌ها به نظر می‌رسید. در تمامی طرح‌های جامع شهر تهران در بعد از انقلاب از طرح جامع سامان‌دهی سال ۱۳۷۰ تا طرح جامع سال ۱۳۸۵ رویکرد تک‌بعدی و مهندسی به این زیرساخت‌ها حاکم بوده است. پروژه‌هایی چون پارک جوانمردان یا پارک نهج‌البلاغه از نمونه‌های بارز این نگاه مهندسی است که در سال‌های اخیر با نگاه تزئینی درهم‌آمیخته است.

نقشه1: رود دره‌های شهر تهران

مهم‌ترین آفتی که در تمام این سال‌ها در برنامه‌ریزی و مدیریت دره‌های درون‌شهری تهران گریبان گیر بوده و دور باطلی از برخوردهای صلب را با این پدیده‌های پویا شکل داده است، نگاه تک‌بعدی به این پدیده‌های چند‌بعدی است. در نظر گرفتن دره‌ها به‌عنوان مؤلفه‌هایی دسته چندم و قائل نشدن نقش‌های متنوع برای آن‌ها، زمینۀ حذف و از یاد بردن طبیعت آن‌ها را فراهم کرده است. باید بدانیم که نگاه مهندسی و انتقال سیلاب به این پدیده‌های چندبعدی رویکردی شکست‌خورده است. مشکل این رودها تنها تجاوز به حریم و عدم پاسخ‌گویی به آشوب‌های سیل نیست، بلکه عدم به رسمیت شناخته شدن وجوه مختلف دره‌ها در شهر تهران است. این رودها باید به‌عنوان پدیده‌هایی چندبعدی در دل شهر تهران در نظر گرفته شوند. پدیده‌هایی چندوجهی با ابعاد طبیعی فرهنگی و طبیعی اجتماعی که در صورت درست دیده شدن، زمینۀ برنامه‌ریزی چندبعدی و بهره‌گیری از تخصص‌های میان‌رشته‌ای و فرارشته‌ای در مدیریت و برنامه‌ریزی آن‌ها را فراهم می‌سازد. امروزه نباید فراموش کنیم که حل مشکل دره‌های تهران با تعریض یا افزایش حجم کانال‌های انتقال آب حل نمی‌شود و باید نگاه و تعریف‌مان از این پدیده‌ها را تغییر دهیم متأسفانه در بیشتر شهرهای ایران شاهد جایگزینی بستر مسیل‌ها با کانال‌های بتنی ولوله‌های عظیم عبور سیلاب هستیم. توجیه مدیریت شهری در این‌گونه موارد این است که، با در نظر گرفتن آمار بارش دهه‌های گذشته و پتانسیل سیلاب با بازگشت ۲۵ ساله، حداکثر میزان عبور آب فلان مقدار در ثانیه است و با جایگزین کردن مسیل با چند لوله بتنی به قطر مشخص یا احداث کانال ذوزنقه‌ای بتنی با ظرفیت لازم تمامی این خطر سیلاب کنترل خواهد شد. اما در لحظه وقوع حادثه همچون سیلاب دروازه قرآن شیراز در فروردین ۱۳۹۸، تمامی محاسبات مهندسی شکست‌خورده از آب درآمد و خسارات جبران‌ناپذیری به شهر و ساکنین آن وارد شد. حال اگر بستر طبیعی مسیل از آلودگی‌ها پاک‌سازی و ظرفیت موردنیاز برای عبور سیلاب با بازگشت ۲۵ ساله تأمین گردد، و حریم رود دره از اضافات که شامل ساخت‌وسازهای مجاز و غیرمجاز آزاد شود، می‌توان پوشش گیاهی بومی و وضعیت اکولوژیک رود دره را نیز احیا کرد.

طرح پارک خطی رودخانه تورنس

تصویر 3: قسمتی از طرح پارک خطی رودخانه تورنس. منبع: مهندسین مشاور هسل ، ۱۹۷۹

اقدامات انجام‌شده در رودخانه فصلی تورنس

برای نمونه رودخانه فصلی تورنس در شهر آدلاید در استرالیا که محل عبور آب حاصل از بارشهای فصلی در این شهر است، تا حدود ۴۰ سال پیش دلیل اصلی وقوع سیلاب‌ها در حاشیه غربی بستر رود بوده است.

تصویر 4: تصویر از پارک خطی رودخانه تورنس در شهر آدلاید. عکس: رسول رفعت، ۱۳۹۹

با طرح کنترل سیلاب و تملک تمام پلاک‌های حاشیه رود و حریم این رودخانه فصلی به طول ۳۲ کیلومتر از تپه‌های شرقی تا خلیج سنت وینسنت در غرب، ابتدا ظرفیت موردنیاز عبور آب در بستر و حریم رود و سپس طرح منظر پارک خطی حاشیه رود در محیط طبیعی احیاشده که به طول ۳۲ کیلومتر شامل مسیر پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری احداث‌شده است. با ایجاد ظرفیت موردنیاز عبور آب، به‌جز فصول پر بارش در سایر مواقع بستر رود خشک است و تخته‌سنگ‌ها، حوضچه‌های آب و آبگیرها، پوشش‌های گیاهی بومی شخصیت طبیعی رود دره را شکل داده‌اند.
رودخانه کن تهران

شهر تهران برخلاف ظاهر آلوده و بی‌نظمش، دارای پتانسیل‌های طبیعی بسیار زیبا در دل خود است .اما تهران و مدیران شهری آن تا چه حد به این پتانسیل‌ها مانند رودخانه کن اهمیت داده و آن‌ها را برای بهبود کیفیت زندگی شهری به کار گرفته‌اند؟ رودخانه های جاری در دره‌های مشهور شهر تهران، ازجمله این پتانسیل‌های شهر تهران هستند که حضور آن‌ها در سازمان فضایی و ساختار شهر تهران به حدی قوی است که در اسناد فرادست ازجمله طرح جامع به‌عنوان ستون فقرات شهر تهران معرفی‌شده و به‌نوعی شاکله شهر و تقسیم‌بندی کلی آن بر اساس آن‌ها توجیه می‌شود. در برنامه‌ریزی‌های کلان‌شهری، نقش این دره‌ها و آب جاری در آن‌ها در شکل‌دهی به شهر و همچنین ایجاد هویت بسیار پررنگ است. اما در سطوح پایین‌تر و هنگام مواجهه با این پدیده‌ها، اقدامات و پروژه‌هایی را مشاهده می‌کنیم، که بیشتر به ساماندهی می‌مانند تا طراحی! بدین معنی که با حضور در این فضاها این احساس پیش می‌آید که این دره‌ها و رودخانه‌های موجود در آن‌ها فضاهای متروکه و دارای آسیب در شهر تهران هستند که می‌بایست در اقدامی عاجل ساماندهی و به شهر بازگردانده شوند! اقدامات انجام‌شده در این دره‌ها مانند رودخانه کن، نشان‌دهنده دیدگاه منفعلانه مدیریت شهری نسبت به این نقاط است. این دیدگاه به‌قدری سطحی و ساده انگارانه است که به نظر می‌رسد مدیریت شهری در دوره‌های مختلف، حتی این سؤال برایش پیش نیامده است که شهر تهران مگر چند رودخانه مانند کن دارد زیرا وقتی با آن مواجه شده است، آسان‌ترین حالت برخورد را در حد ساماندهی کف و کنترل جریان رودخانه مانند یک جوی بزرگ شهری انجام داده است. مداخلات انجام‌شده در رودخانه کن در نگاه اول از جنس کف سازی و کنترل جریان رودخانه است. فضایی طبیعی که با مداخلاتی وسیع هویت موفولوژیک خود را ازدست‌داده و نام و نشانی از طبیعت بکر روستای کن و باغات در آن پیدا نمی‌شود. رودخانه طبیعی با دیوارهای بتنی محصورشده که احتمالاً برای جلوگیری از طغیان و خسارت سیل طراحی‌شده است.

تصویر3: رودخانه یا کانال کن؟!

سهم شهروند تهرانی از این آب روان تنها نظاره کردن آن است و حق تماس و لمس آب در دل شهر تهران از او سلب می شود. مداخلات در رودخانه از محصوریت آب نیز فراتر رفته و با بتن‌ریزی کف رودخانه نیز، رسماً آن را به کانال آب بزرگی تبدیل کرده‌اند که فرقی با کانال‌های سرریز سدهای مصنوعی ندارد. رودخانه با پیچ‌وخم‌ها، شاخه‌شاخه شدن آب و صداهای مختلف ناشی از برخورد آب با موانع هویت خود را نشان می‌دهد و تفاوت عمده آن با یک کانال شهری در این موارد به نظر کوچک است.

نتیجه‌گیری

در نگاه کل‌نگر به شهر تهران، دره‌ها زیرساخت‌های طبیعی شهر هستند که در تلطیف هوای شهر، کریدور برقراری جریان هوا، حفظ گونه‌های زیستی، تأمین بخشی از منابع آب‌ زیرزمینی و کارکردهای گردشگری اثرگذارند. در برخورد با این پدیده‌های طبیعی مدیران باید رفتار موضعی و پروژه محور را کنار گذاشته و با رویکرد کل‌نگر، دره‌های تهران را به‌عنوان رگ‌ها و زیرساخت‌های منظرین، به سیستم شهر برگردانند. مطالبه اصلی گروه‌های ذینفع و ذی‌نفوذ جامعه باید حفظ شرایط و تاریخ طبیعی دره‌ها باشد تا درروند برنامه‌های توسعه به‌مثابه زیرساخت منظرین شهر عمل کرده و واجد حریم غیرقابل مداخله باشد.

منابع و مآخذ
1- متقی، سید مهدی؛ “بازيابی فضاهای پنهان شهری،مسیل‌ها “(مطالعه موردی مسیل چهل بازه مشهد)، پایان‌نامه کارشناسی ارشد . دانشکده شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
بروجرد، 1392
2- ایرانی بهبهانی هما ,زندی شهین , ابرکار مهرو” بقاء محیط طبیعی درون‌شهری و استفاده بهینه از آن” (مطالعه موردی: دره فرحزاد)
3- کوزه گرکالجی، لطفعلی و مسلمی، آرمان “برنامه‌ریزی راهبردي احياي محيط طبيعي رود دره‌های تهران (نمونه موردي: رود درة دركه)
4- مرکز مطالعات شهرداری تهران
5- منصوری، سید امیر منصوری، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران نشست «رفتار مدیریت شهر با دره‌های تهران» ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *