طراحی شهری با رویکرد هوشمندی اقلیمی

دکتر فریناز مقتدری
طراح شهر/پژوهشگر هوشمندی شهر
Fari.moghtaderi@gmail.com

مهندس سارینا اردوانی
کارشناس ارشد برنامه‌ریزی منطقه‌ای
sarina.ardavani@gmail.com

مقدمه
گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی یکی از مهم‌ترین چالش‌های شهرهای امروز دنیا شناخته می‌شوند. بر این اساس است که مدیریت شهرها،‌ دولت‌ها و نهادهای دانشگاهی با بهره‌وری از فناوری‌های نوین درصدد کاهش تأثیرات زیست‌محیطی شهرنشینی برآمده و طرح‌ها و راهکارهای متنوعی در این راستا تدوین و اجرا شده‌اند. شهرها در قامت یکی از زیستگاه‌های اصلی انسان، بیشترین اثر را بر این تغییرات داشته و بنابراین طراحی و برنامه‌ریزی شهری در دنیای امروز بر اثرات طرح‌ها و برنامه‌ها بر محیط‌زیست شهری متمرکز شده‌اند. بر این اساس در کنار مفاهیمی همچون شهر هوشمند، شهر پایدار و شهر تاب‌آور،‌ مفهوم هوشمندی اقلیمی به شکلی روزافزون وارد ادبیات شهرسازی شده است.
هوشمندی اقلیمی در توسعه شهری یا توسعه شهری هوشمند در برابر اقلیم، ازجمله مفاهیمی است که در مراجع جهانی به‌ویژه سازمان ملل مورد تأکید ویژه قرار گرفته و بخش قابل‌توجهی از رتبه‌بندی شهرها را در بر دارند. تأثیرات اقلیمی زیست شهری بسیار متنوع بوده و طیف گسترده‌ای از جزایر گرمایی و خرد اقلیم تا نوع پوشش گیاهی و مصالح و نوع کف‌سازی مسیرها را دربر می‌گیرد. بنابراین بهره‌گیری از راهکارهای نوآورانه و خلاقانه در طراحی شهری، استفاده از فناوری‌های نوین در راستای کاهش تغییرات اقلیمی، افزایش زیست‌پذیری محیط‌های شهری در فرایند طراحی، برنامه‌ریزی و مدیریت شهر، بستری برای تحقق شهرهای آینده در قامت شهرهایی با تاب‌آوری اقلیمی و پایداری بیشتر را فراهم ‌خواهد کرد. همچنین توسعه شهرها با تأکید بر هوشمندی اقلیمی می‌تواند راهکار مواجهه با بسیاری از چالش‌های شهری را نمایان کند. بنابراین تبیین آثار اقلیمی طرح‌های شهری و به‌کارگیری و اضافه کردن مؤلفه‌های هوشمندی اقلیمی در فرایند طراحی شهری در دنیای امروز ضرورت و وظیفه‌ای اجتناب‌ناپذیر است.

هوشمندی شهر و هوشمندی اقلیمی شهر
مقابله با تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر زندگی انسان در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین اهداف جهانی که در اولویت می‌باشد، بدل شده است. ازآنجایی‌که بیشترین میزان آلودگی‌های محیطی و آسیب به محیط‌زیست در شهرها اتفاق می‌افتد، ضرورت توجه ویژه به مقابله یا به حداقل رساندن این آثار در صدر دستورالعمل‌ها و اقدامات نهادهای بین‌المللی قرارگرفته است. بر این مبنا،‌ تلاش برای دستیابی به راه‌کارهای نوآورانه و هوشمندانه در طرح‌ها و برنامه‌های شهری و به حداقل رساندن اثرات اقلیمی زیست شهری و به‌تبع آن افزایش کیفیت زندگی در شهرها اهمیت ویژه پیدا کرده است. با تأکید بر هوشمندی اقلیمی در قامت یکی از متأخرترین مفاهیم حوزه مطالعات شهری، اقدامات و برنامه‌های متعدد شهرها در این زمینه بر هوشمندی و شهر هوشمند متمرکز شده است تا مسیر هوشمندی شهرها و بهره‌وری و توسعه فناوری‌های نوین با تمرکز بر اقلیم امتداد یابد (UN-Habitat, 2021).
هوشمندی اقلیمی در حقیقت خوانشی دیگر از پایداری بوده و بر تأثیرات اقلیمی، بهره‌وری از راهکارهای نوآورانه و فناوری‌های نوین در افزایش پایداری زیست‌محیطی شهر دلالت دارد. این مفهوم در پی چالش‌های زیست‌محیطی جهانی و در ادامه تلاش شهرها برای تحقق هوشمندی در کلیه ابعاد محیط شهری ایجاد شده است (Cengiz et al., 2021). شهر هوشمند مفهومی است که از منظر دانشهای مهندسی وارد ادبیات شهرسازی شده است و پس ‌از آن نیز علوم مختلفی نظیر برق و کامپیوتر، معماری و شهرسازی، مدیریت، تجارت، اقتصاد و نظایر آن به نظریهپردازی حول آن پرداختند. بر این مبنا اتفاق‌نظر هویت ماهوی و نوع رویه تحقق آن وجود ندارد. لیکن تجربیات عملی جهانی نمایانگر اهمیت و ضرورت تقدم طراحی و برنامه‌ریزی شهری هوشمند برای هر شهر مطابق با اکوسیستم بومی آن در راستای تحقق نگاهی کل‌نگر بر محیط شهری در مقیاس‌های متفاوت و ایجاد هم‌پیوندی کلیه اقدامات در حوزه‌های مختلف با بافت شهری است. در حقیقت فرایند تحقق هوشمندی شهر در تعاریف متأخر امری وابسته به اکوسیستم جامع شهر و به‌ویژه محیط اجتماعی و طبیعی معرفی شده است.

شهرهای هوشمند نسل چهار با محوریت شهروندان و زیست شهری
از دهه 1990 تاکنون چهار نسل از شهرهای هوشمند معرفی شده است. نسل اول آن از اواسط دهه 1990 تا سال 2000 به طول انجامید، که مبتنی بر استفاده حداکثری از فناوری بوده است. نظریات نسل اول شهرهای هوشمند مبتنی بر فناوری اطلاعات بود و اصطلاحاتی چون شهر دیجیتال و شهر اطلاعات برای شهرهای هوشمند نسل اول مورد استفاده قرار می‌گرفت. متولی این طرح‌ها، شرکت‌های بزرگ کامپیوتری بودند و این نسل از شهرهای هوشمند اغلب در کشورهای در حال توسعه چون سنگاپور، مالزی و شهرهای کوچک اسپانیا اتفاق ‌افتاده است.در واقع هدف این شهرها استفاده از فناوری به‌منظور بهینهسازی زیرساخت‌ها و خدمات و ایجاد فرصت‌های جدید و عموماً تجاری بود.

شهرهای هوشمند نسل دوم از اواسط دهه 2000 تا سال 2015 مطرح بودند که به‌عنوان یک اجتماع باهدف خود مراقبتی از فرد و شهر شامل همه گروههای انسانی ذینفع و ذی‌نفوذ شهر توسعه یافتند. در نسل دوم نظریه‌ها، همچنان فناوری اطلاعات و تکنولوژی در مرکزیت است اما مفاهیمی چون پایداری، شهر سبز و کربن-صفر بودن به آن اضافه شده است. در این نسل، مدیریت شهری به جای شرکت‌های فناوری، مدیریت را به دست گرفت و به جای اینکه تمرکز بر استفاده صرف از تکنولوژی باشد، تمرکز به سمت راهکارهای فناورانه به عنوان یک ابزار برای ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان قرار گرفت. از میانه دهه 2010 چرخش جدی شهرهای هوشمند به سمت شهروندان نه‌فقط به‌عنوان مصرفکنندگان فناوری بلکه آفرینندگان تغییرات در فضای مدرن شهری است (Szarek-Iwaniuk & Senetra, 2020). فرایند‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در دو نسل اول شهرهای هوشمند فرایندی بالا به پایین و از سمت مدیریت شهر و شرکت‌های تولید و توسعه فناوری بوده است (Martinidis, 2017)اما شهرهای نسل سوم شهرهای هوشمند همآفرین هستند که محصول مشارکت خلاقانه و چندجانبه شهروندان در آفرینش شهر است. فرایند توسعه و مدیریت شهر در این نسل از شهرها فرایندی از پایین به بالا و هم‌سو با نیازها و خواسته‌های دریافت‌کننده‌های نهایی خدمات شهری است(Pelonero et al., 2020). در واقع تمرکز نسل سوم بر شهروند آگاه و استفاده از هوش جمعی است. در این راستا، فرهنگ و جامعه به عنوان یک مؤلفه اصلی در تعریف شهر هوشمند مورد تأکید قرار گرفت. در این نسل، استفاده از Smart City کمتر شد و شاهد اصطلاحاتی چون Intelligent، هم‌افزایی شهری، شهر مشارکتی و جامعه هوشمند هستیم. همچنین بر اساس دیدگاه و تمرکز مدیریت شهری، نظریه‌پردازان و طراحان شهری و بستر اجتماعی هر شهر، شهر هوشمند تعریف می‌گردد. از نمونه‌های موفق در این نسل از شهرها می‌توان به هند، بارسلون، مدلین کلمبیا و ونکوور با محوریت اصلی سبز و با مشارکت شهروندان اشاره کرد.

 در چنین فضایی شهر هوشمند نسل چهارم در اوایل دهه 2020 به‌عنوان نسلی از شهرهایی ظهور کرد که با ارتباط همه‌جانبه ‌کلیه بخش‌های اکوسیستم شهر که از تکنولوژی، اطلاعات و مشارکت شهروندان، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار بهره ‌می‌برد. این شهرها در حال برداشتن گام جدیدی در استفاده از نسل چهارم صنعت و بهره‌وری پیشرفته و سرآمد از هم‌آفرینی و مشارکت همه‌جانبه برای ایجاد تغییر و راهکارهای خلاقانه تأمین بودجه هستند (ThoutLab, 2021).

در سال‌های اخیر، با پیشرفت فناوری‌ها، چالش‌های اصلی جهانی (بحران محیط‌زیست، بیماری همه‌گیر، افزایش فقر و…) مسیر توسعه شهرهای هوشمند را به سمت نسل چهارم با تعاریف، فرایند و اهداف متفاوت سوق داده است. نهایتاً در متأخرترین تعاریف و بیانیه‌های منتشرشده توسط سازمان ملل متحد، مفهوم شهر هوشمند به هوشمندی و پایداری شهر با مرکزیت شهروندان در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی تغییر کرده است (UNECE, 2020).
شهرهای هوشمند نسل چهار، فناوری را به‌صورت هوشمندانه مورداستفاده قرار میدهند و از آن در راستای تحقق اهداف شهر و حفظ عدالت و انسجام اجتماعی بهره میگیرند. شهر هوشمند نسل چهارم با رویکردی همه‌جانبه و کل‌نگر به سمت تحقق اهداف توسعه پایدار (UnitedNations, 2015)(جدول 1)، در هم‌پیوندی کلیه شهرهای دنیا گام برمی‌دارد. بر این اساس پایداری در کلیه ابعاد زیست شهر هدف توسعه فناوری‌های نوین بوده و تأکید و تمرکز برنامه‌ها و اقدامات، بر ساختار بومی زیست‌محیطی و اجتماعی شهرها قرارگرفته است.

جدول 1 – اهداف توسعه پایدار (UnitedNations, 2015)و شهر هوشمند نسل چهار (UNECE, 2020)

جایگاه چارچوب ارزیابی هوشمندی اقلیمی در طراحی شهری
مطابق با تعاریف فوق، شهر هوشمند نوین، شهری است که فناوری‌های نوین را به سمت نیازهای بومی و منطقه‌ای هدایت کرده و با استفاده حداکثری از منابع موجود، به سمت توسعه پایدار و تاب‌آوری گام بر‌دارد. بر این مبنا، طراحی و برنامه‌ریزی شهری اساس و بنیان تدوین طرح‌های توسعه در مقیاس‌های مختلف بوده و می‌تواند توسعه و استفاده از فناوری‌ها را به شکلی هدفمند و مطابق با نیازهای بومی و محلی هدایت نماید. هوشمندی اقلیمی محیط شهری دارای چهار بعد اصلی به شرح شکل 1 است؛

شکل 1: ابعاد هوشمندی اقلیمی شهر

تحقق هوشمندی در محیط شهری در تمامی این ابعاد تنها با برنامه‌ریزی در مقیاس کلان میسر نخواهد شد. در این تعریف از شهر هوشمند و با توجه به ویژگی اقلیم که امری محلی و بومی است، طراحی و برنامه‌ریزی شهری با هوشمندی اقلیمی جایگاه و اهمیتی ویژه در ساخت و توسعه شهرهای امروز دارد. بر این اساس چارچوب ارزیابی هوشمندی اقلیمی شهرها می‌تواند در قامت جعبه ابزاری در راستای تحقق هوشمندی طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرد. همین‌طور این چارچوب به‌عنوان گامی مهم در راستای توسعه شهری پاسخگو به محیط‌زیست باهدف تحقق سرزندگی، پایداری زیست‌محیطی و پایداری اقتصادی در شهرها معرفی شده است.

جدول 2- چارچوب ارزیابی هوشمندی اقلیمی شهرها

واقعیت آن است که طراحی شهری در قامت بخشی از اسناد مدیریت و برنامه‌ریزی شهر که نزدیک‌ترین ارتباط را با محیط شهری و شهروندان دارد،‌ می‌تواند تضمین‌کننده تحقق کلیه برنامه‌های کلان و چشم‌انداز کلی شهرها باشد. طراحی شهری ماهیتاً میان‌رشته‌ای بوده و کلیه ابعاد هوشمندی شهر در ذیل طرح هوشمندانه و صحیح قابل دستیابی است. در حقیقت مداخله مدبرانه و هوشمندانه در شهر با طراحی و برنامه‌ریزی برای ایده‌آل‌ها میسر نخواهد شد،‌ بلکه با اجرای طرح‌ها و برنامه‌های کوتاه‌مدت تحقق‌پذیر،‌ با مقیاس کوچک و مؤثر در راستای اثرگذاری بلندمدت تبیین می‌شود (NETEXPLO, 2019) . بر این اساس است که طراحی شهر هوشمند با توجه به اقلیم را می‌توان بنیان و اولین گام در تحقق هوشمندی اقلیمی محیط شهری دانست .توجه به چارچوب فوق در فرایند طراحی شهری، در کلیه مقیاس‌های طرح‌های شهری منجر به ایجاد تغییرات تدریجی در محیط شهری و درنتیجه فرهنگ‌سازی مؤثر و تغییر رفتار شهروندان در شهر خواهد شد.
بر این اساس در نوشتار حاضر چارچوب فوق و مؤلفه‌های اجرایی آن در قالب جعبه ابزاری برای طراحی شهری با عنوان الگوی زیست هوشمند در شهر تبیین و معرفی شده است.

الگوی هوشمند زیست شهری در فرایند طراحی شهری

واقعیت این‌ است که اساس تحقق هوشمندی اقلیمی در شهر، تسری الگوی زیست هوشمند در شهر ‌است که به‌منظور پرورش شهروند هوشمند و مشارکت‌کننده در حفاظت از ماهيت تاريخي و ردپايي مؤثر بر فرايند توسعه، موردتوجه می‌باشد. محیط شهری هوشمند با توجه به اقلیم و مبانی آن در بستر زیست شهروندان آگاه و با رفتار صحیح و هوشمندانه طراحی و برنامه‌ریزی می‌گردد. درواقع زیست هوشمند در شهر منجر به هوشمندی اقلیمی شهر خواهد شد. شهروندان نیز بهره‌برداران اصلی محیط شهری و دریافت‌کنند‌گان نهایی خدمات شهری هستند. بر این اساس است که امروزه برنامه‌ریزی و طراحی در راستای هوشمندی شهرها با محوریت شهروندان صورت گرفته و آگاهی بخشی به شهروندان و حساس نمودن آن‌ها به‌ضرورت پایداری اجتماعی و زیست‌محیطی موضوع برنامه‌ریزی بسیاری از شهرهای دنیا است. بدون محیط شهری هوشمند و پایدار و زیست هوشمند شهروندان در آن محیط، عملاً کلیه طرح‌ها و برنامه‌های شهر هوشمند محقق نشده و شکست خواهند خورد .(Calzada, 2021)

به همین سبب، نباید از رفتارها و ویژگی‌های شهروند در شهر هوشمند غافل ماند بلکه باید توجه داشت شهروند در مفهوم فرهنگی کلمه یک موجود اجتماعی است (Dagnino, 2018) و به‌عنوان شخصی که در شهر زندگی می‌کند، مهم‌ترین عنصر شهر هوشمند به‌حساب می‌آید (Tian et al.,2018:739). اخیراً مقامات شهرهای اروپا نیز اذعان داشتند که شهروندان هوشمند به‌اندازه داده‌ها و فناوری برای یک طرح و برنامه موفق شهر هوشمند حائز اهمیت هستند ( Xnet,2017 ؛ Bria, 2018) و توجه به شهروند هوشمند در راستای بهره‌برداری از داده و تحقق هوشمندی، نسبت به تمرکز بر نصب و کنترل سخت‌افزار در اولویت است (Calzada, 2018:5).

با توجه به موارد مذکور، بدون شک یکی از مهم‌ترین ارکان برای دستیابی به توسعه پایدار، همراهی شهروندان و اجتماعات شهری است. برای این منظور ترکیبی از محیط هوشمند و شهروندانی لازم است که در این زمینه آموزش دیده باشند تا توانایی بهرهگیری بهینه از ظرفیتهای محیط را داشته و در حفاظت از منابع زیستی و محیط فعال و مسئول باشند. مجموعه محیط شهری هوشمند و شهروند هوشمند الگوی زیست هوشمند شهری را تبیین میکند (Kumar, 2020 ).

محیط شهری هوشمند و پایدار فراهمکننده امکاناتی است که شهروند را آموزش میدهد و تشویق به مشارکت میکند. درعین‌حال بستر حضور و بهره‌وری از محیط شهری را به شهروند داده و مطابق با نیازهای همه‌ گروه‌های شهروندان ساماندهی شده است. طراحی شهری با هوشمندی اقلیمی در حقیقت توجه و تحقق کلیه ابعاد چارچوب هوشمندی اقلیمی شهری را در بر داشته و درعین‌حال در تعامل با شهروندان، رفتار هوشمندانه و بهره‌برداری صحیح از فضا را ترویج می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *