فضای سبز اکولوژیک به مثابه ریه های سبز شهری

(طراحی شده در مقابل ارگانیک)

علی راستکار
کارشناس ارشد طراحی شهری
دانشگاه کردستان
alirastkar081@gmail.com

در گذشته، شهر ها نیاز به بستری ایده آل برای پیوند میان تمدن انسانی و محیط زیست به منظور ایجاد تجربیات عالی در زندگی داشتند. در این رابطه با گذشت زمان فضاهای زندگی فارغ از هر مقیاس، اندازه و کارکرد دائما در حال بهبود و تکامل می باشند، با این حال هیچ گاه انسان نمی تواند محیط طبیعی را به طور کامل تحت کنترل خود بگیرد. به طور کلی زمانی که طراحی منظر به عنوان یک علم مطرح شد، مربوط به طراحی و اجرای مکان های مذهبی، باغ ها و مکان های سلطنتی محدود شده بود و به مرور زمان جنبه عمومی تر به خود گرفته و در اختیار و در جهت رفع نیاز همه اقشار مردم درآمد. و حتی برای آن اصول و استانداردهایی تعریف شد که می توان به مباحثی همچون تعادل در طراحی مانند تقارن و عدم تقارن، تضاد و هارمونی در المان ها، رنگ و ترکیب بندی رنگی، نسبت و تناسبات در عناصر تشکیل دهنده منظر و … اشاره کرد.

امروزه و به صورت دقیق بعد از انقلاب صنعتی که شهرها تبدیل به کانون اصلی انواع آلودگی ها شده بود و دورنماهای شهر چیزی جز کارخانه ها و دودکش های آن و به طبع آن آلودگی های زیست محیطی، آب، خاک و از بین رفتن زمین های طبیعی نبود، همه گیری و انواع امراض روحی و جسمی گسترش یافت و در نتیجه نیاز به فضاهای سبز و پارک ها دارای اهمیت زیادی گردید. ترکیب این فضاهای سبز و طبیعی با زندگی شهری نتایج مثبتی مانند استفاده حداقلی از منابع، کاهش تولید ضایعات و فاضلاب، تصفیه و پاکسازی آب و خاک، تصفیه و پاکسازی هوا از هرگونه گرد و غبار و آلودگی، کاهش تغییرات آب و هوایی و جزایر گرمایی، امکان سرگرمی و تفریح و تاثیر مثبت آن بر سلامتی روح و جسم انسان ها و مهمتر از همه مباحث پایداری و حفظ و نگهداری زمین های طبیعی و به طبع آن حفظ و نگهداری گونه های متنوع گیاهی و جانوری اشاره کرد. در نیمه دوم قرن 18 شروع حرفه ای معماری منظر و طراحی فضاهای سبز و به طور خاص طراحی سنترال پارک نیویورک توسط فردریک لا المستد آغاز شد، که نتیجه آن ایجاد و پایه گذاری نهضت و جنبش پارک سازی توسط این معمار در ایالات متحده آمریکا شد. این جنبش تاثیرات بسیاری بر طراحی های پس از خود داشت. برای اولین بار فردریک لا المستد پارک های شهری و فضاهای سبز را به ریه های سبز شهری تشبیه کرد که به حق تشبیه کاملی از تاثیر پارک ها و پهنه های سبز و آبی بر زندگی و زیست شهری می باشد.

زیبایی طبیعت بکر مانند آنچه امروزه آن را می شناسیم و تحسین می کنیم، تا پیش از قرن 18 مطرح نبود و در قرن بیستم با ورود اندیشه های مدرنیستی طراحی فضاهای سبز و پارک ها شکل جدیدی به خود گرفتند، تا جایی که طراحان برای خلق آثاری متفاوت و متمایز به رقابت پرداخته و از یکدیگر سبقت گرفتند و هر یک طرح خاصی از پارک را به نمایش گذاشتند، همین امر باعث شد تا حس نیاز به طبیعت و محیط بکر و دست نخورده بیشتر شود، تا جایی که یک دوگانگی و اختلاف نظر بین صاحب نظران و حتی استفاده کنندگان ایجاد شد که فضای سبز باید طراحی شده باشد یا به صورت ارگانیک و بکر باقی بماند. علاوه بر این با توجه به مطالعات انجام شده، گذراندن دو سوم از ساعات شبانه روز از عمر افراد در محیط بیرون از خانه، و زندگی ماشینی و معضلات و مشکلات مربوط به خود، این حس نیاز در بین ساکنین شهر به استفاده از فضاهایی طبیعی و ارگانیک دیده می شد. پس در قرن حاضر سوال اساسی که مطرح می شود این است که فضاهای سبز به صورت ارگانیک و بکر مناسب تر هستند یا به صورت طراحی شده؟ و از آن جایی که طراحی منظر و لند اسکیپ تنها به زیبا سازی محیطی خلاصه نمی شود و رویکردی چند بعدی می باشد که با همه ی حواس و ادراک انسان سرو کار دارد که مولفه های زیادی در آن دخیل بوده، نمی توان به این پرسش به صورت صفر و یک نگاه کرد و به آن پاسخ مشخصی داد، به همین جهت ابتدا هر یک را به اختصار توضیح می دهیم و نکات مثبت و منفی و نقات قوت و ضعف هر کدام را به صورت خلاصه ذکر می کنیم.

پارک های طبیعی و ارگانیک که هیچ گونه دخل و تصرف و تغییری در آن ها ایجاد نمی شود، الویت اول در این مناطق با گونه های متنوع گیاهی و جانوری است و مکان خوبی برای زندگی، تکثیر، شکار و لانه گزینی گونه های مختلف جانوری می باشد که منفعت و فایده هر کدام برای محیط طبیعی واکولوژیکی از کسی پوشیده نیست. این گونه محیط ها به دلیل عدم وجود کفسازی دارای نفوذ پذیری صد در صدی می باشند که به کنترل و جذب روان آب ها و آب های سطحی حاصل از بارندگی کمک کرده و وجود میلیارد ها میکرو ارگانیسم و انواع باکتری های زنده درون خاک، به تصفیه و پالایش آب و مواد کمک می کند. به گفته کارشناسان در این مناطق حتی یک تنه درخت شکسته شده می تواند مکان امن و مناسبی برای لانه گذاری جانوران خاص آن منطقه باشد. نور خورشید به صورت کاملا مناسب جذب شده و از ایجاد جزایر گرمایی خبری نیست. انسان ها با حضور در این پارک های طبیعی برای مدتی از زندگی شهری و ماشینی، هرج و مرج و شلوغی فاصله گرفته و به استراحت و آرامش می پردازند، ولی این پارک ها خطرات خاص خود را داشته و فاقد هرگونه خدمات و امکانات رفاهی و بهداشتی می باشد.

در مقابل آن پارک های طراحی و برنامه ریزی شده که الویت استفاده در آن با انسان ها می باشد، با توجه به زندگی در عصر مدرن و تاثیر تفکرات مدرنیستی بر سلایق مردم، این پارک های طراحی شده و زیبا عضو جدایی ناپذیر زندگی شهری شده است. این پارک ها و فضاهای سبزکه محیط امنی را برای کودکان، زنان و سالمندان فراهم می کند، دارای خدمات و امکانات رفاهی و بهداشتی برای هر گروه سنی و جنسی می باشد. در طراحی و برنامه ریزی این پارک ها به آسایش اقلیمی و سایه اندازی توجه شده، طراحی و کاشت گونه های گیاهی در آن کاملا مهندسی شده است و مبلمان های تعبیه شده هر گونه نیازی را برای حضور وگذران اوقات فراغت رفع می کند، کفسازی ها دارای تنوع بوده و امکانات تفریحی و سرگرمی در آن برای استفاده کودکان مهیا شده است. اما با توجه به وجود کفسازی، نفوذ پذیری در این پارک ها کاهش یافته و خاک کمتری برای نفوذ، تصفیه و پالایش آب و مواد وجود دارد. گونه های جانوری به نسب مناطق طبیعی بیشتر در معرض خطر بوده و کمتر خود را با این گونه فضاها وفق داده و برای زندگی انتخاب می کنند، نور خورشید می تواند منعکس شود و ایجاد جزایر گرمایی کند. نگهداری، تعمیر و رسیدگی در این پارک ها نیازمند صرف هزینه، وقت و انرژی می باشد که عدم نگهداری و رسیدگی مستمر در آن می تواند حس حضور را کاهش داده و حتی پتانسیل ایجاد فضاهای غیر قابل دفاع و مستعد بزهکاری کند.

در نتیجه با توجه به نکات اشاره شده هر دو نوع پارک ها و فضاهای سبز دارای نقاط قوت و ضعف می باشند که هیچ کدام بر دیگری برتری نداشته و هر کدام در جایگاه خود قابل دفاع می باشند. به همین منظور می توان برای هر کدام دستور العمل و استانداردهایی تعریف نمود، بدین شکل که اگر ما یک شهر را از خارج به مرکز آن شهر در نظر بگیریم، فضاهای سبز طبیعی و ارگانیک برای نواحی خارجی شهر و فضاهای سبز طراحی شده برای نواحی داخلی تر و مرکزی مناسب هستند. در رابطه با مقیاس فضاهای سبز ارگانیک دارای مقیاس بزرگتر و اغلب در سطح ناحیه شهری و فضاهای سبز طراحی شده دارای مقیاس کوچکتر و در سطح محله و برزن، زمین و فضاهای بلا استفاده میان ساختمان ها مناسب هستند. فضاهای سبز ارگانیک به صورت تک بعدی و بر روی سطح زمین و فضاهای سبز طراحی شده به دلیل کمبود و ارزش بالای زمین شهری می تواند به صورت چند بعدی و حتی بر روی نما، جداره ها و بام ساختمان ها مورد استفاده قرار گیرد.

با توجه به نکات اشاره شده برای حضور در فضاهای سبز طراحی شده باید مسافتی را از محل زندگی طی کردو با صرف هزینه، وقت و انرژی به آن جا رسید و برای مدتی از سر و صدا و شلوغی محیط های شهری دور بود به علاوه این که به دلیل مسافت زیاد امکان حضور در این فضاها در هر زمان فراهم نیست.در مقابل با ایجاد فضاهای سبز طراحی شده می توان با کمترین زمان و هزینه ممکن از محل زندگی به آن جا رفت و کما اینکه هنوز با زندگی شهری درگیر می باشیم برای مدتی به کسب آرامش و گذران اوقات فراغت پرداخت.

در آخر همان طور که ایان مک هارگ در کتاب طراحی با طبیعت می گوید: “ما به همان اندازه که در حومه شهر ها به طبیعت نیاز داریم، در شهر ها هم محتاج آنیم. برای اینکه زنده و برقرار بمانیم، باید از آن گنجینه بزرگ که میراث ماست حفاظت کنیم. روشن است که لازم است در ارزش هایی که داریم، عمیقا اندیشه کنیم. آن ها باید دگرگون شوند؛ اگر بخواهیم از گنجینه خود بهره مند شویم و با آن خانه ای برای مردم بسازیم. ما نه تنها نیازمند دیدگاه بهتری به انسان و طبیعت هستیم، بلکه نیاز به روش موثری داریم که موجب کسب اطمینان برای همه از حاصل کارها شود تا نتیجه آن ها غارت و نابودی نباشد. چشم های ما، مارا از دنیا دور نمی سازد؛ بلکه مارا با آن متحد می سازد. بگذارید که این امر حقیقت داشته باشد. بگذاریددین و طلب یکی بودن و متحد بودن را به جا آورده و طبیعت را ترک نکنیم. بگذارید راه و روش خود را که شامل نقص نفس خویش بوده ترک نماییم و بگذاریم پتانسیل توازن و هماهنگی طبیعت انسان بیانگر این امر باشد. گویی دنیا ترک شده است و ما تنها نیازمند دفاع از فهم انسان برای ادای تعهدات خود هستیم. انسان موجود منحصر به فردی است که قابلیت فهم و هوشیاری را دارا می باشد و توانایی قدرت دریافت و بیان کردن را دارد. انسان باید وکیل این زیست کره باشد و برای رسیدن به این امر باید همراه با طبیعت ساخت و طراحی نماید”.

با توجه به مباحث پایداری و مقابله با اثرات منفی که زندگی شهری بر محیط پیرامونی، ذهن و جسم ما می گذارد هر دو نوع پارک و فضاهای سبز از پارک های ملی و منطقه ای گرفته تا یک فضای سبز محلی کوچک واقع شده در بین ساختمان ها می تواند برای ما مناسب و راهگشا باشد و باید حداکثر بهره و استفاده را از آن ها برد زیرا که در عصر حاضر، زندگی شهری ما انسان ها به این فضاهای سبز که به مثابه ریه های سبز شهری می باشند گره خورده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *