چیستی اجتماع محلی؟(1)

برداشتی از فصل اول کتاب “محله ها و همسایه ها”(2)

اجتماع محلی از نگاه دیگر علوم

پژوهشگران علوم اجتماعی نیز اجتماع محلی را از دریچه نظری تخصص خود به مطالعه می برند. انسان پژوهان و زیست شناسان بر این باورند که انسان‌ها همان حیوانات اجتماعی هستند که دقیقاً به خاطر توانایی خود در همکاری با یکدیگر در جهت حل منافع عمومی توسعه ‌یافته و کامیاب شده‌اند. ما اجتماعات را شکل می‌دهیم چون این طبیعت انسان است. ارسطو (56) در این باره می‌نویسد: «که فقط از دریچه تعامل (57) در اجتماع محلی است که قادر می‌شویم عادات خوب را به غنیمت ببریم و به آن‌ها در غالب تمرین های مستمر پای بند باشیم، تا که سعادت واقعی را برای خودمان ممکن سازیم.»

روان شناسان می‌گویند: «در بستر اجتماع محلی است که ما عزت‌نفس، (58) شایستگی (59) و کنترل (60) مورد نیاز خود را در جهت تحقق بخشیدن به همستان گزینی و رفاه فردی (61) به دست می‌آوریم. وقتی از لمس شدن توسط اجتماع محلی محروم شویم، احساس نا مطلوب بودن و طرد شدن می‌کنیم؛ طعمه ی خوبی برای بروز افسردگی و دیگر اختلالات روانی در خودمان می‌شویم؛ غمگین، تنها، مضطرب، نا امید، ازخودبیگانه، حتی جامعه‌ستیز می‌شویم. زندگی معنای خود را کم کم از دست‌ می دهد و در نهایت به درجه ای از پوچی نائل می‌شویم.»

جامعه شناسان فکر می‌کنند: «اجتماع محلی خود به مثابه واسطه ایست (62) که از طریق آن مسئولیت اجتماعی، دوستی، عشق، جایگاه و نقش، نظم و بی‌نظمی، گناه و پاکی را بصورت توامان می آموزیم. یک اجتماع محلی به ما اجازه می‌دهد تا اطلاعات و معانی انباشته شده در تونل زمان را از نسلی به نسل دیگر منتقل کنیم، کودکان را به دریافتن معاشرت ها سوق دهیم، بسته فرهنگی خود را به تازه ‌واردها انتقال دهیم، تا که تفاوت‌ های گروهی را به سطحی از سازگاری رسانده و این پایه های مشترک فرهنگی را به شرط مهمی برای حضور در محل زندگی خویش، الصاق نماییم.»

دانشمندان علوم سیاسی می‌گویند: «اجتماع محلی، افراد را گرد هم می‌آورد تا در مورد نیاز ها، ارزش‌ها و مسائل مربوطه به بحث واگذارند و از منافع مشترک خود دفاع کنند. از طریق همین اجتماع محلی شبکه‌ها و هنجارها را ارج می نهیم و نردبان اعتماد را تکمیل می‌کنیم و جوّی از مسئولیت مدنی، کنترل غیررسمی اجتماعی ، حُسن نیت همسایگی و نگرانی متقابل را در جهت اقدامات خیرخواهانه و عام المنفعه، سوق می دهیم. بدون حضور واسطه ای همچون اجتماع محلی که به مثابه مفصلی بینابینی در میان زندگی خصوصی و عمومی ایفای نقش می کند، دو رکن اساسی جامعه محوری (63) و مردم‌سالاری (64) وجود نخواهد داشت.»

این توافق وجود دارد که اجتماع محلی برای ما چه بعنوان ‌یک فرد و چه بعنوان عضوی از جامعه؛ از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما شمار زیادی احساس می‌کنند که ما نسبت به گذشته کمتر اجتماع‌ اندیش شده‌ایم.

بلاه (65) و همکارانش در کتاب عادات دِل (66)، «تقصیر و کمبودهای چنین شکلی از اجتماع را به گردن طبیعت ما می‌اندازند که برای حقوق فردی و آزادی، بیش از رفاه همگانی ارزش قائل است. ما موفقیت مردم را نه با میزان کمک آن‌ها به ارتقاء زندگی عمومی، بلکه با درآمد شخصی و سبک زندگی، (67) کیفیت خانه‌هایشان و شأن منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنند اندازه می‌گیریم. ما مردم را ملزم به مشارکت در امور اجتماعی نمی دانیم. آن‌هایی که در این قضیه درگیر هستند مشارکت در امور اجتماعی را بیشتر به‌ چشم سرمایه‌گذاری می‌بیند تا یک وظیفه. به همین جهت افرادی متفکر از بین ساکنین انتخاب می شوند و به آن‌ها این اطمینان داده میشود که عضویت آن‌ها، خود بزرگ‌ترین پاداش‌های شخصی را برایشان به ارمغان خواهد آورد.»

سایر محققین از فقدان تعلق خاطر بین ساکنین نسبت به زندگی مدنی و داشتن اجتماع مورد نظر خود در سطح محله‌ها گله مندند؛ چرا که دلیل این امر را در سایه تغییر نقش سازمان های محلی جستجو می کردند. بنا به استدلال آن ها درگذشته گروه‌های نخستین مانند خانواده، محله و کلیسا بنا به استقلالی که در وضع موازین خاص حوزه محلی خود در اختیار داشتند نقش مهمی را در زندگی مردم و همچنین در تکامل جامعه مدنی ‌ایفا می‌کردند. این گروه‌ها استقلال فراوانی داشتند و مردم برای کسب شأن، امنیت و هویت در آن‌ها عضو می‌شدند. اما امروزه، بیشتر این گروه‌های اولیه منحل شده‌ و با نهادهای غیر دولتی (68) و بزرگی جایگزین شده‌اند که مرزهای محلی را در می نوردند و به ‌وسیله ی خط‌مشی‌ها و سیاست‌هایی خارج از حوزه محلی (بالا) هدایت می‌شوند. هدف از ایجاد این نهادها صرفا قدم گذاری در جهت پیش برد یک موضوع واحد (مداخلات فیزیکی برنامه های بالا دستی) است؛ و نه ذره ذره تزریق کردن احساس تعلق خاطری از معنای ظریف توسعه بعنوان‌ یک حس مشترک در بین اکثریت جامعه محلی هدف؛ که بهره برداران نهایی محله ها هستند.

برخی دیگر نیز بر این باورند که استفاده از تلویزیون و اینترنت با ایجاد امکان ارتباط از راه دور به ‌جای تعامل رو در رو (69)، و همچنین گردهمایی‌ها و گفتگوهای غیررسمی با ارتباط سطحی به تضعیف عمومی پیوندهای اجتماعی کمک می‌کند. به همین نحو، کار از راه دور(70) سایه ارتباط مردم با محیط کارشان را نیز کمرنگ می‌سازد.

عامل دیگری که می بایست برای کاهش احساس تعلق خاطر به اجتماع محلی در نظر گرفت، نرخ بالای جرم و جنایت است. جرم در یک محله باعث می‌شود که ساکنین احساس خطر کنند و موجب اجتناب آن‌ها از ایجاد رابطه همسایگی میان خود ‌و دیگرانی شوند و به همین سبب این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که اعضای یک جامعه محلی به‌جای انتخاب فرهنگ پیاده رهواری برای رفتن به مکان های عمومی محله، از خودرو استفاده کنند. و به زبانی ساده تر از حضور در فضاهای عمومی امتناع ورزند.

محققانی وجود دارند که تغییرات در الگوهای مربوط به کار و همچنین شیوه های ارتباطات را نیز به فقدان شکل گیری یک اجتماع محلی منسجم نسبت می‌دهند. آن‌ها استدلال می‌کنند که با بالا رفتن میزان استفاده از اتومبیل، تلفن و اینترنت، محل‌های کار بیشتر پراکنده می‌شوند و انتخاب در گزینش های مرتبط با مسکن رو به افزایش می‌ گذارد. به ‌این ‌ترتیب مردم کمتری در همان محله‌ای که به اشتغال مشغول هستند سکونت و زندگی هم می‌کنند و حتی بعضا افراد مجبور می‌شوند به دور از دوستان، خانه و خانواده زندگی را اختیار کنند. این امر باعث می‌شود خانوارها کوچک‌تر شده و زنان بیشتری بیرون از خانه فرصت کسب اشتغال را برای خویش به ارمغان بیاورند. درنتیجه افراد وقت کمتری را برای حضور در خانه صرف می‌کنند و نسبت به محله‌هایشان تعهد و وابستگی کمتری احساس می‌کنند که در نهایت باعث می‌شود همین افراد سرمایه‌گذاری‌های کوچک‌تری را در اجتماع محلی خود کرده و اغلب تمایل به جابجایی دارند. استفاده از اتومبیل به‌جای قدم زدن در اطراف محله، شانس ساکنان را برای شکل دادن به روابط اجتماعی کاهش می‌دهد. در بسیاری از موارد، هنگامی‌که ساکنین با یکدیگر به توافق نمی‌رسند از ارتباط مستقیم با یکدیگر اجتناب کرده و در عوض به میانجی‌هایی از قبیل پلیس، شرکت مدیریتی، یا انجمن ساکنین محلی (71) برای حل اختلاف تکیه و اعتماد می‌کنند.

از آنجا که ساکنان قادرند به تعامل با افراد در سراسر بخش‌هایی از یک شهر بپردازند، اجتماعات محلی نیز می‌توانند از محدوده محله خود فراتر بروند و یا نماینده ی بخشی از محله باشند که ‌توانسته در سایر اجتماعات، بصورت تو در تو جایی برای خود بیابند یا با آن‌ها همپوشانی داشته باشند.

تصویر 2، از یک فعال مدنی در اجتماع محلی محله پیگ تاون، واقع در بالتیمور خواسته شد تا مرزهای جوامع محلی گوناگون و گروه‌های اجتماعی حاکم را در همان بخش از شهر ترسیم کند. این نقشه حکایت گر دو نکته می باشد. از یک سو نشان می دهد که یک ساکن ممکن است همزمان در مرزهای متعددی از جوامع مختلف محلی قرار گیرد، و از سویی دیگر نقشه ی ترسیم شده او همزیستی چندین اجتماع محلی را در یک محله نشان می‌دهد.

به خودی خود صرف سکنا گزیدن در یک محله، نمی تواند دلیلی بر دور هم جمع شدن ساکنان به عنوان یک اجتماع محلی باشد. همانطور که از توضیحات بالا بر می آید، محله ها لزوماً همیشه با عبارت جوامع محلی قرین نیستند. البته اینطور منطقی به نظر می رسد که حداقل تا حدی چنین پنداریم که یک محله در سازمان خود دارای ویژگی های تجدید نسلی از اجتماعات محلی (72) گوناگون باشد که به فراخور آن رفتارهای مربوط به اجتماع محلی (73) را تقویت و ثبات بخشد. در پایان تعدادی از جوامع برنامه ریزی شده را برای شناســــایی ویژگی هایی که منعکس کننده مفهوم اجتماع محلی باشد، چنین بر شمرد:
همگنی (74): ساکنان ارزش ها، آرزوها، اهداف و هنجارهای گروهی مشترکی دارند در سر دارند که خود را با آن ها تطبیق می دهند.
سازمان های اجتماعی (75): سازمان های مبتنی بر محله بهانه و فرصت هایی را برای ملاقات ساکنان و همکاری با یکدیگر در موضوعات مورد توجه اجتماع محلی ایجاد می کنند.
بستر کالبدی مناسب (76): محله تعامل اجتماعی را تسهیل و تسهیل می کند.
سنت های مداوم (77): ساکنان حافظه مشترکی دارند که در سنت ها، روایات و رویدادهای محلی بیان می شود.

پی نوشت

  1. منظور از عبارت “اجتماع محلی” در این کتاب همان عبارت community می باشد.
  2. این کتاب با عنوان Neighbors and Neighborhoodsبه کوشش سیدنی بِروُوِر با تمرکزی بر آفرینش اجتماعات خلاق در شیکاگو و واشنگتن، دی. سی توسط انجمن برنامه ریزی آمریکا در سال 2011 میلادی انتشار یافت.
  3. معمار و طراح شهری

 4. George Hillery

 5. social interaction

 6. common ties

 7. coresidency

 8. sense of community

 9. Seymour Sarason

 10. The Psychological Sense of Community

 11. “we-ness”

 12. David McMillan

 13. David Chaviz

 14. neighborly acts

 15. Community attachment

 16. Stephanie Rigs

 17. Poul Lavrakis

 18. Behavioural rootedness

 19. George Hillery

 20. neighborhood

 21. Afro- American                                                                                                                                                       

 22. a clean Block

 23. Baltimore

 24. Upton

 25. neighborhood

 26. extension of their home

 27. neighborhood-based community

 28. coresidents

 29. spouse

 30. all in the same place

 31. all in the same boat

 32. all of the same kind

 33. one for all

 34. all in the family

 35. distinctive neighborhoods

 36. memorable buildings

 37. good services

 38. racial

 39. ethnic

 40. attend neighborhood meetings

 41. serve on committees

 42. vote in elections

 43. pay membership dues

 44. local customs and rituals

 45. meaningful buildings

 46. annual festivals

 47. Neighborhood-based communities

 48. Pedestrian-friendly

 49. sponta-neously

 50. small towns with their pedestrianoriented streets

 51. small-scale

 52. walk-to stores and workplaces

 53. convenient public transportation

 54. active public areas

 55. local institutions

 56. Aristotle

 57. interaction

 58. self-esteem

 59. competence

 60. control

 61. individual well-being

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *